هوش مصنوعی به زبان ساده (بخش اول)

هوش مصنوعی موضوعی هست که در سال های اخیر زیاد در مورد آن خوانده ایم. هرکس براساس دانسته های خود تصوری از این حوزه جدید دارد. عده ایی موافق آن هستند و معتقدند مثل همه اختراعات دیگر(چرخ، چاپ، پول و...) اجتناب ناپذیر و کمک کننده است. در مقابل عده ایی دیگر آن را شوم و حرکت بسوی انقراض و بردگی انسان می دانند.

پس لازم هست که اطلاعات خودمان را در این زمینه افزایش بدهیم. برای اینکار من تعدادی از کتاب هایی را که در این زمینه در آینده برای مطالعه انتخاب کرده ام به مروز بصورت خلاصه یا بردیده هایی از متن کتاب در اینجا به اشتراک می گذارم.

در ابتدا از کتاب هایی باید شروع می کردم که بسیار ابتدایی از سیر تحول این تکنولوژی شروع و مفاهیم آنرا به زبانی ساده برای افرادی که سررشته ایی در این حوزه ندارند، شروع کرده باشد. یکی از کتابهایی که فکر میکنم دارای این ویژگی ها است، کتاب هوش مصنوعی(به زبان ساده)نوشته بلی ویتبای با ترجمه آقای حسین مجدفر و خانم آوا بهرامی است.

با من همراه باشید تا نگاهی به این کتاب تقریبا 100 صفحه ایی داشته باشیم.

متخصصان دانش خود را به گونه ای که خوشان متوجه می شوند بیان می کنند، نه به گونه ایی که برای دیگران نیز قابل فهم باشد و تخصص بشر معمولا شامل قضاوت پنهان است. (حسین مجدفر)

در مورد هوش مصنوعی همیشه دیدگاه های منفی وجود داشته است. هوش مصنوعی همیشه اهداف چندگانه ای داشته است و دارد؛ از ساده تر کردن کاربری رایانه ها گرفته تا درک اندیشه های بشری ولی از طرف دیگر همیشه افرادی نیز که فلسفه کَلبیون(خودمونی بخوایم بگیم همون زندگی سگی) را درباره هوش مصنوعی بیان می کرده اند وجود داشته اند چه در داخل میدان و چه بیرون از آن.

مکتب فلسفی کَلبی ها (منسوب به کَلب که در عربی به معنای سگ است) فرقه ای از فلاسفه یونان بود.دلیل شهرت آنان بدین نام، رد و حتی تحقیر تمام آنچه راحتی و آسایش نامیده می شود و نیز تمامی روابط اجتماعی و در پیش گرفتن یک زندگی بسیار بدوی و عادت به سرزنش و خرده گیری از مردم کوی و برزن بود و به جهت در پیش گرفتن چنین روشی در زندگی با سگان مشابهت داشتند.

یا این تصور است که هوش مصنوعی، هنگامی که سرانجام موفق شد تا به اهدافش برسد، آدمی را به بردگی در برابر نسل جدیدی از ماشینهای قدرتمند خواهد کشید.( یادمه یک جمله زیبا از تسلا توی بخش جملات روزانه سایت متمم خوندم با این مضمون: اگر روزی رباتها ساخته شوند قرار است جای بردگان را بگیرند نه انسان های آزاد). البته این افسانه دوم تنها یک اشتباه نیست بلکه از ،بنیان مزخرف است. باید پذیرفت که مسئولیت راه انداختن برخی از این افسانه های دروغین با برخی از افراد مشخص است که خودشان در زمینه هوش مصنوعی فعالیت میکنند که این اصلاً قابل درک نیست.

هوش مصنوعی به خودی خود خطرناک نیست، نحوه استفاده از آن می تواند خطرناک باشد و مثل تفنگ و اسلحه که به خودی خود خطری ندارد اما نحوه استفاده ما آن را خطرناک می کند.

تعریف هوش مصنوعی

هوش مصنوعی بررسی رفتار هوشمندانه در انسانها، حیوانات و ماشین ها و تلاشی برای یافتن راه هایی است که این رفتارها بتوانند به شکل یک محصول مصنوعی، مهندسی شوند. دستاوردهای ذهنی هوش مصنوعی حتی هیجان انگیزتر هم هستند. هوش مصنوعی درکی علمی از سخت ترین پرسش هایی که ما تاکنون درباره خودمان و جهان اطرافمان داشته ایم را میتواند ارائه کند. ما در آغازِ سفری به چالش برانگیزترین «فضای درونی ذهن» هستیم؛پرسش هایی بنیادین تا این حد که اصلاً موضوع اندیشه بشر باید درباره چه باشد؟ بسیاری از مردم این جستجوی علمی را دلسرد کننده می یابند. البته که دلسرد کننده هم هست اینکه برخی از رفتارها و ویژگی های انسانی را بتوان به صورت علمی توضیح داد ممکن است کمی تهدید کننده باشد ولی مهم این است که از این تهدید غولی نسازیم که نیست. بسیاری از جنبه های اندیشه بشر هنوز با هوش مصنوعی بررسی نشده اند و ممکن است هیچگاه نیز بررسی نشوند. ضمناً یک واقعیت هم وجود دارد: اینکه مثلاً بررسی علمی تشکیل رنگین کمان به هیچ عنوان از زیبایی آن کم نمیکند. ریشه واقعی این تهدید شاید نیاز به غلبه بر رمز و رازهای آن است.

هوش مصنوعی همواره دانشی میان رشته ای بوده است؛ یعنی هم زمان دانش و هنرِ روانشناسی، مهندسی و … را درگیر نموده است. نخستین و مهمترین قدم برای شناخت هوش مصنوعی این است که ایده های گنگ و مبهم در مورد هوش مصنوعی از ذهن کنار گذاشته شوند. تقریباً تمام پیش فرض هایی که برخی خوانندگان دارند اشتباه است و باید پیش از اینکه به ادامه خواندن این کتاب بپردازند آنها را از ذهنشان خارج کنند.

تصورات دیگری که در مورد هوش مصنوعی وجود دارد از داستانهای علمی - تخیلی سرچشمه می گیرند ماشین های هوشمند، ربات ها، سایبورگ ها(موجودی مرکب از ارگانیسم های زنده طبیعی و مصنوعی) و … همگی در دنیای تخیلی محبوبند ولی متاسفانه اطلاعاتی که از داستانهای علمی - تخیلی می آید گمراه کننده و اشتباه است. مهم این است که بدانیم داستانهای علمی - تخیلی در نهایت تخیلی هستند. ممکن است الهام بخش باشند ولی تصویر اشتباهی از آنچه به طور واقعی اتفاق می افتد به ما می دهند( مثلا داستان سفر به ماه ژول ورن رو بیاد بیارید. اصل موضوع خیلی جذاب و فریبنده بود و در نهایت هم همین آرزوها منجر به انجام این سفر شد. اما آیا به روش این کتاب، سفر انجام شد؟!). به طور خاص داستان علمی تخیلی ممکن است خوانندگان را دچار اشتباه کند که مثلاً هوش مصنوعی بیشتر شبیه هوش انسان است تا آنچه در واقعیت وجود دارد، این کتاب این فرضیات را به چالش میکشد.

آخرین دسته تصورات اشتباه، از افسانه های فراگیر در مورد رایانه می آید. این افسانه ها به طور گسترده حتی از سوی برخی دانشمندان رایانه نیز مورد قبول واقع شده اند. مثلاً گفته میشود: «رایانه فقط همان کاری را انجام میدهد که به آن گفته شده است!». این گفته بخشی از واقعیت است. تمام رایانه ها به نرم افزارهای دقیق احتیاج دارند که به دست انسانها طراحی شده اند. با این حال، اگر آن جمله به این معنا باشد که «تنها کاری که تمامی رایانه ها انجام میدهند دنبال کردن یک سری دستورالعمل است» این بسیار نادرست است. در این کتاب خوانندگان با برنامه هایی آشنا می شوند که میتوانند حدس بزنند، میتوانند مچ بیندازند و درباره ربات هایی می گوییم که هنوز طراحی نشده اند ولی تکامل یافته اند.

همچنین باید این باور را که رایانه ها صرفا منطقی و یک ماشین استنتاج هستند را کنار بگذارید. ابزار اصلی در حوزه هوش مصنوعی رایانه های دیجیتال هستند. اما رایانه تنها یک وسیله است برای بررسی سریع مدل های رفتاری و لزوما هوش مصنوعی فقط به رایانه ها مربوط نمی شود. رایانه ها در واقع حکم آزمایشگاه هوش مصنوعی را دارند.

بیشتر تحقیقات هوش مصنوعی به صورت گسترده از برنامه های رایانه ایی استفاده می کنند که جنبه های مختلف جهان واقعی را مدل سازی می کنند. مثلا در ساخت یک پُل. ساخت پُل و بعد بررسی مقاومت آن منطقی نیست پس ابتدا پُل را در برنامه رایانه ایی شبیه سازی می کنند، مورد بررسی و تحقیق قرار می دهند و بعد می سازند.رایانه ها نه تنها برای شبیه سازی استفاده می شوند، بلکه برای الهام بخشی به برخی دانسته های علمی هم استفاده می شوند. (نحوه کار آنها بر فهم ما از مکانیزم های حاکم بر سایر علوم اثر گذار است)

تمام کتابهای زیست شناسی عنوان می کردند که فقط پرندگان می توانند پرواز کنند اما کمک چندانی به اختراع هواپیما نکردند.(چون در پرواز پرندگان قوانین آیرودینامیک حاکم است)پس تلاش برای رسیدن به چیزی مشابه با آیرودینامیک در هوشمندی می تواند بعنوان هدف نهایی در هوش مصنوعی ارزیابی شود.

همانطور که درک علمی از نحوه پرواز پرندگان باعث ساخت هواپیما نشد، لزوما درک علمی از هوش نیز باعث ساخت ماشین هوشمند نمی شود. هوش مصنوعی فقط ساخت برنامه رایانه ایی نیست. اگر بخواهید رفتار خاص حیوانی را شبیه سازی کنید باید شناخت خیلی دقیقی از آن حیوان داشته باشید.

بطور مثال: الان چکار می کنید؟ مطالعه.
چه چیزهایی نیاز دارید: 1- متن یا کتاب 2-یک چشم برای خواندن(یا انگشت برای افراد نابینا)
اما اگر بخواهیم یک ماشین خواندن طراحی کنیم یا خلق کنیم، دانستن این اطلاعات کافی نیست و باید اطلاعات خیلی دقیق تری داشته باشیم.

در اصل هوش مصنوعی باعث شده ما بر رفتارهای هوشمند خودمان دقت بیشتری کنیم. حتی اگر نخواهیم بطور فیزیکی و واقعی ماشین خواندن طراحی کنیم اما برای کنجکاوی خودمان نیازمند دانستن اطلاعات زیادی در خصوص همین یک رفتار خواهیم بود.

آیا آزمون تورینگ، هدف نهایی هوش مصنوعی است؟

بسیاری از افراد هدف نهایی هوش مصنوعی را ارتقای هوش ماشین به سطح هوش انسان تعریف کرده اند. در این خصوص می توان آزمون تورینگ را نام برد. اما آیا واقعا اینگونه است؟ خیر یا دست کم هدف نهایی نیست. دلیل اول: این آزمون صرفا روی رفتار و عملکرد انسان ها متمرکز است و حیوانات و سایر موجودات را را در برنمی گیرد. دلیل دوم: ساخت واقعی ماشینها صرفا براساس عملکرد و رفتار انسانها اشتباه است.

دلیل سوم: اینکه بسیار سخت، هزینه برو بی معنی است که ماشینی بسازیم که بتواند آزمون تورینگ را پشت سر بگذارد. تقلید از هوشمندی انسان ها زمانی که تعداد زیادی انسان باهوش داشته باشیم، چندان سودبخش نخواهد بود.


واقعا نوشتن در مورد این کتاب برای من که هیچ اطلاعاتی در این حوزه ندارم سخته. مطالبی هم که بالا نوشتم شاید نتونه کامل به چیزی که کتاب هدفش هست، بپردازه و فقط در مورد دو فصل اول کتاب هست. پس خواندن خود کتاب رو بهتون پیشنهاد میکنم.